پرنده ی سفید

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش
پرنده ی سفید

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

یه رویا و یه انرژی مثبت و یه حس آرامش

بیا رویا پردازی کنیم. یه انرژی مثبت:

یه روز که نه خیلی گرم باشه و نه خیلی سرد... یه خونه ی کوچیک تو یه جای ساکت. مهم نیست کجا. وسط ناکجا آباد! سبز! صدای دریا... یه صندلی چوبی راحتی ... صدای پرنده ها... بوی قهوه ... یه کتاب خوب ... بدون دغدغه... بدون فکر ... بدون آرزو! فقط سکوت و آرامش... چه بهتر اگه بعدش یه استخر شخصی هم داشه باشی. وقتی بی حرکت روی آب می مونی و آب کنار گوشات جمع میشه هیچ حس آرامشی رو نمی شه با اون لحظه عوض کرد. آب... این حس لطیف دوست داشتنی... خواب... یه خواب عمیق و راحت و بی دغدغه. خوابی که قبلش به خودت نگی: وااای باز باید صبح زود بیدار شم. سایه ی یه درخت بید مجنون و یه زمین چمن که بدون دغدغه ی کثیف شدن لباسات دراز بکشی و فقط و فقط به ابرا فکر کنی. یه درخت اقاقیا تو حیاط یه صندلی راحتی کنارش و یه فنجان چای و بازم یه کتاب خوب... بذارید همینجا بمونم.


دلم آهنگ سیروانو خواست: چقدر تنهام... چقدر سردم... دیگه نمی خوام برگردم آخه همه چی خوبه... همه چی خوبه... همه چی اینجا خوبه :)))

نظرات 1 + ارسال نظر
IVIajid سه‌شنبه 26 خرداد 1394 ساعت 03:16 http://number19.blogsky.com

و من هیچوقت دوست ندارم به چیزایی که هیچوقت بهشون دست پیدا نمی کنم فکر کنم :) نمیدونم چرا ولی بعدش حالم گرفته میشه . اما عاشق اینم که به هدفام فکر کنم :]

تو پسر واقع بین منی :) من یه دختر دی ماهی رویا پرداز.
یه دی ماهی با رویاهاش زنده است :)
بعدش شاید آدم حالش بد شه. اما آرامشی که اون لحظه داری اگه واسه چند دیقه هم از دنیای واقعی خارج شی خیلیه واسه خودش :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد