پرنده ی سفید

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش
پرنده ی سفید

پرنده ی سفید

در جستجوی صلح و آرامش

حال همه ی ما خوب است اما...

به نام یزدان پاکی که ایران را سرزمین ما قرار داد...


سلام

حال همه ی ما خوب است

ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور 

که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند

با این همه عمری اگر باقی بود

طوری از کنار زندگی می گذرم که نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد

و نه این دل ناماندگار بی درمان

تا یادم نرفته است بنویسم

حوالی خوابهای ما سال پر بارانی بود

می دانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازه ی باز نیامدن است

اما تو لااقل حتی هر وهله گاهی هر از گاهی

ببین انعکاس تبسم رویا

شبیه شمایل شقایق نیست!

راستی خبرت بدهم خواب دیده ام

خانه ای خریده ام

بی پرده بی پنجره بی در بی دیوار....

هی بخند!

 بی پرده بگویمت:(...) فردا را به فال نیک خواهم گرفت

دارد همین لحظه یک فوج کبوتر سفید

از فراز خانه ی ما می گذرد

باد بوی نام های کسان من می دهد!

یادت می آید:

رفته بودی خبر از آرامش آسمان بیاوری؟.......

 

 

نه ری را جان نامه ام باید کوتاه باشد

ساده باشد

بی حرفی از ابهام و آیینه

از نو برایت می نویسم:

حال همه ی ما خوب است   اما "تو" باور نکن!!!!

شعر از  سید علی صالحی

کتاب: دیر آمدی ری را

دفتر سوم


*به یادگار مانده از وبلاگ پرنده ی سفید در بلاگفا مورخ 15 و 30 دی ماه سال 88